نزدیک شدن

عکاسی ابزاری است برای حفظِ لحظات، لحظاتی که هر کدام به دلیلی برای عکاس مهم هستند، گاه به مناسبت "اتفاقی"، گاه به میانجی "نسبتی" و گاه از روی "علاقه‌ای" و ...
آنجا که پای علاقه‌ای در میان باشد، ما عکس‌ها را چاپ می‌کنیم و پیشِ روی چشم می‌گذاریم، به امیدِ کم کردنِ فاصله و نزدیک شدن به آن‌چه یا آن‌کس که دوست می‌داریم و برای چیرگی بر فراموشی. اما همواره آنچه در عکس باقی می‌ماند شبحی دست نیافتنی است، چیزی گنگ از جنس خاطره، یادآورِ نیستی.

در پروژه "نزدیک شدن"، از طریق چاپِ عکس دوستانم در ابعاد بسیار کوچک و ثبتِ دوباره به میانجی میکروسکوپ، آنقدر به آنها نزدیک شده‌ام تا غبارِ وهمِ نزدیکی را از آنها بزدایم، نزدیکی به دوستانی که هر یک به خواستی، کشورشان را ترک کرده‌اند.
اگر خوب به عکس‌ها نزدیک شوم چیزی نمی‌بینم جز از دست‌ دادن.

مسعود حاج جعفری زاده | via artfo.ir